من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد

ساخت وبلاگ
و اما حالا یکم از خودم بگم.راستش تو این مدت خوابم خیلی زیاد شده و فوق العاده تنبل شدم واسه همین نمیومدم و دلیل دومشم این بود که چند تا پست دارم که بصورت چکنویسن و منم واسه کامل شدنشون باید تاریخ آزمایشامو و ویزیت دکتر و ...چک کنم که در حال حاضر از حوصله من خارجن. اما امروز تصمیم گرفتم وبلاگمو بروز ک من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد...ادامه مطلب
ما را در سایت من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sahar-938 بازدید : 335 تاريخ : چهارشنبه 17 خرداد 1396 ساعت: 14:11

من و همسرم 1387/04/22 به عقد هم در اومدیم و 1389/09/11 زندگی مشترکمون و شروع کردیم.1390/12/20 دانشگاه من تموم شد و 1391/07/20 متوجه شدیم ی کوچولوی ناز داریم و 1391/10/27 دختر کوچولومون آسمونی شد و تا دو سال شیر داشتم تا اینکه بالاخره 1393/10/15 برای بار دوم متوجه ی فرشته ی ناز دیگه شدم و 1393/12/01 اونم آسمونی شد و 1394/05/10 بنا به اصرار خودم آی یو آی کردم و متاسفانه 1394/06/03 دکترم سونوی داخلی کردن و گفتن چیزی نمیبینن و همون شب آمپول سقط و تزریق کردم و آمپول دومم 1394/06/14 تزریق کردم.بعد از زایمان زودرس اولمم متوجه پرولاکتین بالا و کم کاری تیروئیدم شدم که از همون زمان دارم قرص میخورم و الان هم در حال حاضر منتظرم تا همسری رضایت بدن و واریکوسل شون و عمل کنن آخه طبق فرمایش دکترم تا همسرت دنبال درمانش نره بچه دار شدنت بی فایده است و هربار سقط میشه. من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد...ادامه مطلب
ما را در سایت من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sahar-938 بازدید : 287 تاريخ : چهارشنبه 13 بهمن 1395 ساعت: 14:13

و اما حالا یکم از خودم بگم.راستش تو این مدت خوابم خیلی زیاد شده و فوق العاده تنبل شدم واسه همین نمیومدم و دلیل دومشم این بود که چند تا پست دارم که بصورت چکنویسن و منم واسه کامل شدنشون باید تاریخ آزمایشامو و ویزیت دکتر و ...چک کنم که در حال حاضر از حوصله من خارجن. اما امروز تصمیم گرفتم وبلاگمو بروز کنم و تکمیل کردنه اون پستا رو بزارم واسه بعد.راستش بعد از سونوی غربالگری سه ماهه اول وسواس بدی به جونم افتاده بود و اونم اندازه گیری مداوم شکمم بود،رشد شکمم از ماه چهار یهو متوقف شد و این مسئله واقعا منو نگران کرده بود. تقریبا ی ماه و خرده ای درگیر بودم تا اینکه نوبت سونوی غربالگری سه ماهه دومم رسید و مطمئن شدم بچه داره رشد میکنه و از همونجا تصمیم گرفتم این وسواس الکی رو کنار بزارم.بعد درگیر عفونت ادراری شدم(که بعدا تو ی پست جدا؛جزو همون پستای چکنویسه میامو توضیح میدم) تقریبا دو ماهی درگیرش بودم. بعد از عفونت ادراری یهووو خوابای من زیاد شد البته قبلش هم یهو بیهوش میشدم ولی الان شدیدتر شده.گاهی اونقدر که میخوابم تمامه بدنم درد میگیره ولی خوب چکار کنم دست خودم نیست انگار ی قرص خواب آور قوی بهم من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد...ادامه مطلب
ما را در سایت من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد دنبال می کنید

برچسب : هفته سی و دوم بارداری,هفته سی و دوم بارداری نی نی سایت,هفته سی و دوم بارداری آکاایران, نویسنده : 1sahar-938 بازدید : 329 تاريخ : يکشنبه 14 آذر 1395 ساعت: 2:59

من و همسرم 1387/04/22 به عقد هم در اومدیم و 1389/09/11 زندگی مشترکمون و شروع کردیم.1390/12/20 دانشگاه من تموم شد و 1391/07/20 متوجه شدیم ی کوچولوی ناز داریم و 1391/10/27 دختر کوچولومون آسمونی شد و تا دو سال شیر داشتم تا اینکه بالاخره 1393/10/15 برای بار دوم متوجه ی فرشته ی ناز دیگه شدم و 1393/12/01 اونم آسمونی شد و 1394/05/10 بنا به اصرار خودم آی یو آی کردم و متاسفانه 1394/06/03 دکترم سونوی داخلی کردن و گفتن چیزی نمیبینن و همون شب آمپول سقط و تزریق کردم و آمپول دومم 1394/06/14 تزریق کردم.بعد از زایمان زودرس اولمم متوجه پرولاکتین بالا و کم کاری تیروئیدم شدم که از همون زمان دارم قرص میخورم و الان هم در حال حاضر منتظرم تا همسری رضایت بدن و واریکوسل شون و عمل کنن آخه طبق فرمایش دکترم تا همسرت دنبال درمانش نره بچه دار شدنت بی فایده است و هربار سقط میشه. من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد...ادامه مطلب
ما را در سایت من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد دنبال می کنید

برچسب : تب و سرماخوردگی,تب و سرماخوردگی در دوران بارداری,تب و سرماخوردگی در نوزادان, نویسنده : 1sahar-938 بازدید : 339 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 21:49

من و همسرم 1387/04/22 به عقد هم در اومدیم و 1389/09/11 زندگی مشترکمون و شروع کردیم.1390/12/20 دانشگاه من تموم شد و 1391/07/20 متوجه شدیم ی کوچولوی ناز داریم و 1391/10/27 دختر کوچولومون آسمونی شد و تا دو سال شیر داشتم تا اینکه بالاخره 1393/10/15 برای بار دوم متوجه ی فرشته ی ناز دیگه شدم و 1393/12/01 اونم آسمونی شد و 1394/05/10 بنا به اصرار خودم آی یو آی کردم و متاسفانه 1394/06/03 دکترم سونوی داخلی کردن و گفتن چیزی نمیبینن و همون شب آمپول سقط و تزریق کردم و آمپول دومم 1394/06/14 تزریق کردم.بعد از زایمان زودرس اولمم متوجه پرولاکتین بالا و کم کاری تیروئیدم شدم که از همون زمان دارم قرص میخورم و الان هم در حال حاضر منتظرم تا همسری رضایت بدن و واریکوسل شون و عمل کنن آخه طبق فرمایش دکترم تا همسرت دنبال درمانش نره بچه دار شدنت بی فایده است و هربار سقط میشه. من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد...ادامه مطلب
ما را در سایت من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد دنبال می کنید

برچسب : عفونت ادراری,عفونت ادراری در بارداری,عفونت ادراری مردان, نویسنده : 1sahar-938 بازدید : 322 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 21:49

امسال واسه من سال خیلی خوبی تا الان بوده و انشاالله از این به بعدشم خوب باشه.امسال خبر بارداری خیلی هایی رو که مدت ها بود در انتظار بسر میبردن و شنیدم و واقعا از ته دلم واسشون خوشحال شدم و اشک ریختم. اردیبهشت ماه بود که خبر بارداری فائزه جون(وبلاگ من مادر شادابی خواهم شد) رو تو وبلاگش دیدم و چقدر خوووشحال شدم و راستشو بخواین حسودیم شد و با خودم گفتم ای کاش من بجای اون بودم آخه اون روزا تو حال روحی خوبی نبودم تنها چیزی که آرومم میکرد جواب آزمایشی بود که مثبت شده باشه. ماه بعدش پریودخودم عقب افتاد و با وجود اینکه همه ناامیدمون کرده بودن و ما هم یکی دوبار بیشتر برنامه نداشتیم در کمال ناباوری و در حالیکه فقط واسه کم شدن استرسم و اینکه ببینم با خودم چند چندم آز دادم دیدم بلهههههه جواب مثبت شد. راستش اون روزا نمیدونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت و تا هفته هشت که باید واسه تشکیل قلب جنین میرفتم سونو حال بدی داشتم. ادامه مطلب : اواخر تیرماه بود که خبر بارداری خواهر دوستم سمیه(وبلاگ شاه پریون) رو شنیدم.زیاد از ازدواجشون نمیگذشت ولی یکسالی بود که در حال اقدام بودن و این آخریا دیگه یواش یواش داشت من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد...ادامه مطلب
ما را در سایت من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sahar-938 بازدید : 318 تاريخ : شنبه 13 آذر 1395 ساعت: 21:49