من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد

ساخت وبلاگ

و اما حالا یکم از خودم بگم.راستش تو این مدت خوابم خیلی زیاد شده و فوق العاده تنبل شدم واسه همین نمیومدم و دلیل دومشم این بود که چند تا پست دارم که بصورت چکنویسن و منم واسه کامل شدنشون باید تاریخ آزمایشامو و ویزیت دکتر و ...چک کنم که در حال حاضر از حوصله من خارجن.

اما امروز تصمیم گرفتم وبلاگمو بروز کنم و تکمیل کردنه اون پستا رو بزارم واسه بعد.راستش بعد از سونوی غربالگری سه ماهه اول وسواس بدی به جونم افتاده بود و اونم اندازه گیری مداوم شکمم بود،رشد شکمم از ماه چهار یهو متوقف شد و این مسئله واقعا منو نگران کرده بود.

تقریبا ی ماه و خرده ای درگیر بودم تا اینکه نوبت سونوی غربالگری سه ماهه دومم رسید و مطمئن شدم بچه داره رشد میکنه و از همونجا تصمیم گرفتم این وسواس الکی رو کنار بزارم.بعد درگیر عفونت ادراری شدم(که بعدا تو ی پست جدا؛جزو همون پستای چکنویسه میامو توضیح میدم) تقریبا دو ماهی درگیرش بودم.

بعد از عفونت ادراری یهووو خوابای من زیاد شد البته قبلش هم یهو بیهوش میشدم ولی الان شدیدتر شده.گاهی اونقدر که میخوابم تمامه بدنم درد میگیره ولی خوب چکار کنم دست خودم نیست انگار ی قرص خواب آور قوی بهم داده باشن.

دیگه اینکه از اول بارداریم یک هفته ماه چهار، یک هفته ماه پنج، یک هفته ماه شش، یک هفته تا ده روز ماه هفت و الان هم که تازه وارد ماه هشت شدم خونه خودم بودم و بقیه شو خونه مامانم گذروندم.

ادامه مطلب...
موضوع : | بازدید : 57 مرتبه

من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد...
ما را در سایت من به دستان خدا خیره شدم معجزه کرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sahar-938 بازدید : 337 تاريخ : چهارشنبه 17 خرداد 1396 ساعت: 14:11